بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 65
کل بازدید : 54212
کل یادداشتها ها : 109
امام در دورانى که در زندان به سر مىبرد، با خود اندیشیده بود که اگر روزى از زندان آزاد شد، علماى سراسر ایران را در هر سالى یک بار به گردهمایى و اجتماعى در قم فراخواند که با یکدیگر بنشینند و درباره مسائل اسلام و اوضاع کشور و وظایف و مسئولیتهاى سنگین علما با یکدیگر رایزنى و تبادلنظر کنند؛ لیکن در پى آزادى از زندان آنگاه که با عقبنشینىها، کارشکنىها و سازشکارىهاى برخى از چهرهها روبهرو شد، دریافت که این طرح شدنى نیست و گردآورى علماى سراسر ایران در قم در آن شرایط عملى نمىباشد؛ از این رو، بر آن شد طرح دیگرى را به مورد اجرا گذارد که شاید اهمیت آن از طرح نخست کمتر نباشد و آن اینکه علماى قم و دیگر شهرها و شهرستانها را بر آن دارد در هر جا که زندگى مىکنند نشستها و گردهمایىهایى با یکدیگر داشته باشند و چه بهتر که این گردهمایىها در یک شب یا روز معین باشد، به اینگونه که وقتى علماى قم در شب معینى گردهم مىآیند، در همان شب علماى مشهد، تهران، شیراز، اصفهان و دیگر شهرها و شهرستانها نیز گرد هم آیند و به گفتگو و مذاکره بنشینند.
از این رو، امام پس از آزادى از زندان تلاش گستردهاى را براى واداشتن مقامات روحانى قم به نشستهاى مشترک آغاز کرد و آنگاه که توانست برخى از آنان را به گردهمایى هفتگى در هر شب یکشنبه وادارد، بىدرنگ دست به کار شد که با فرستادن پیک و پیام به مرکز، حوزههاى علمى و دیگر شهرها و شهرستانها، از علماى بلاد نیز بخواهد در همان شبى که علماى قم با هم نشست مشترک دارند، آنان نیز گرد هم آیند و درباره اوضاع جارى ایران و مشکلات مردم به رایزنى و چارهاندیشى بپردازند و براى دفاع از اسلام، استقلال ایران و رویارویى با توطئهها و نقشههاى زندگىسوز رژیم شاه و استکبار جهانى آماده شوند.
امام تنها به فراخوانى علماى ایرانى به گردهمایى هفتگى بسنده نکرد، بلکه طى نامهها و پیکهایى از علماى نجف نیز خواست براى نجات ایران از چنگال زورمداران و جهانخواران با روحانیان مبارز ایران همگام و همصدا شوند و آنان نیز در همان شبى که علماى ایران گرد هم مىآیند، با یکدیگر نشستى داشته باشند و راه درست مبارزه با دشمنان اسلام و ایران را بیابند و به کار ببندند و نیز دیگر علما و روحانیان کشورهاى اسلامى را به تشکیل چنین نشستها و گردهمایىها در یک شبِ معین فراخوانند.
امام بر آن بود که علما و روحانیان جهان اسلام در ایران، عراق، لبنان، پاکستان و دیگر کشورها را در هر هفته در یک شب معینى به تشکیل نشست و گفتگو وادارد و در آن شب و ساعتى که علماى قم در پشت درهاى بسته نشست دارند، نه تنها علماى شهرستانهاى ایران بلکه علما و روحانیان دیگر کشورها نیز در آن شب و حتىالامکان در آن ساعت گرد هم آیند و نشستى داشته باشند، به گونهاى که انگار علماى جهان اسلام در نشست واحدى گردآمدهاند.
باید گفت این طرح در آن روز سازندهترین، سنجیدهترین و پرمایهترین طرحى بود که اگر عملى مىشد، مىتوانست تحولى شگرف و جنب و جوشى مثبت و ژرف در مجامع روحانى و در میان ملتهاى مسلمان پدید آورد. روحانیان را در کشورهاى مختلف به تبادلنظر و رایزنى با یکدیگر وادارد، دلها و دیدگاهها را به هم نزدیک کند، اتحاد میان پیشوایان روحانى و به دنبال آن میان تودههاى مسلمان را استوارى بخشد و زمین? همصدایى و هماهنگى علما و روحانیان جهان اسلام با رهبران نهضت اسلامى را بدرستى فراهم کند.
امام از روزى که از زندان آزاد شد و به قم بازگشت، زمین? این طرح را با روحانیانى که به دیدار او مىآمدند، در میان مىگذاشت و آنان را براى پیاده کردن آن آماده مىساخت. ساواک گزارش داده است که:
... میرمحمدعلى صدرایى اشکورى، واعظ مقیم رشت ساعت 1400 روز 26/1/43 در فرودگاه مهرآباد هنگامى که حجاج عازم مکه بودهاند، بهطور خصوصى اظهار داشته: به ملاقات آقاى خمینى به قم رفته بودم... ایشان (آیتاللّه خمینى) اظهار داشت جهت تبادل نظر در امور دینى و مذهبى، در آیند? نزدیک از تمام علماى طراز اول ایران دعوت خواهم کرد....
امام در پایان نام? هشدار دهند? خود به علما و اهالى شوشتر آورده است:
«... ضمناً براى تفاهم بیشتر و اظهار وحدت کلمه، صلاح دیدیم که در تمام شهرستانها هر هفته شبهاى یکشنبه جلسهاى از علماى اعلام برقرار باشد...».
(* تصویر سند در عکس مربوط به مطلب آمده است)
نامههاى دیگرى از امام که در پى مىآید نمونههایى از دهها نامهاى است که امام براى واداشتن روحانیان شهرستانها به گردهمایى هفتگى نوشته و در آن اهمیت نشستهاى مشترک، رایزنى و تبادل نظر را یادآورى کرده است:
بسمه تعالى
خدمت ذىشرافت حضرت مستطاب حجتالاسلام و المسلمین آقاى حاج شیخ محمدحسن نجفى ـ دامت برکاته
به عرض عالى مىرساند، پس از اهداى تحیت و سلام، چون همکارى و اجتماع آقایان حضرات علماى اعلام ـ دامت برکاتهم ـ در ترویج شریعت مقدسه همیشه مورد نظر شارع مقدس اسلام بوده است و از این طریق ـخصوص در این برهه از زمان ـ بهتر مىتوان در مقابل دشمنان شرع انور عمل مثبتى انجام داد، لذا در نظر گرفته شده است که انشاءاللّه به اطلاع حضرات آقایان علماى اعلام برسانیم که در هر هفته یک شب اجتماعى داشته باشند، و براى این منظور شب یکشنبه در نظر گرفته شده است و به غالب بلاد ایران ـ بلکه خارج ایران نیز ـ این تصمیم ابلاغ گردیده است. انشاءاللّه حضرت مستطاب عالى هم اقدام فرمایید. در رفسنجان شبهاى یکشنبه مجلس مزبور تشکیل شود و چنانچه مجدداً مطلب لازمى بود، به اطلاع آقایان محترم خواهد رسید...
به تاریخ 26 صفرالخیر 84 - روحاللّه الموسوى الخمینى
امام در نامه دیگرى لزوم گردهمایى هفتگى را چنین یادآورى کرده است:
بسمه تعالى
23 ربیعالثانى 84
خدمت مستطاب سید الاعلام و ثقةالاسلام آقاى آقا سید سجاد حجج ـ دامت افاضاته
...جناب ثقةالاسلام آقاى حاج میرزاهادى قم تشریف داشتند. به ایشان راجع به تشکیل جلس? علماى اعلام در شبهاى یکشنبه و لزوم تشکیل جلسات دینى پرجمعیت خصوصاً در روزهاى جمعه مطالبى عرض کردم. انشاءاللّه عملى شود. والسلام علیکم.
روحاللّه الموسوى الخمینى
امام براى واداشتن روحانیان به گردهمایىهاى هفتگى و برقرارى ارتباطهاى منظم، تنها به فرستادن پیک و پیام به شهرها و شهرستانها بسنده نکرد، بلکه در ملاقاتهایى که علماى بلاد با او داشتند نیز آنان را به گردهمایى و نشستهاى مشورتى فرامىخواند و اوضاع و شرایط روز را ـکه ضرورت اتحاد و ارتباط بیشتر میان روحانیان را روشنتر مىساخت ـ براى آنان تشریح و تبیین مىکرد. رهنمودهاى امام در یکى از دیدارهاى برخى از علما با او که از طرف ساواک قم گزارش شده است در پى مىآید:
... ساعت 1800 روز یکشنبه 7/4/43 آقایان شیخاسداللّه کرمانشاهى، شیخ محمدعلى انصارىاراکى و شیخ محمد ناصرى، از تهران به قم عزیمت نمودند... در ساعت 7 صبح روز دوشنبه 8/4/43 با خمینى در منزلش بهطور خصوصى ملاقات نمودهاند. خمینى پس از استفسار از وضع تهران شروع به صحبت کرد. خلاصه مطالبش این است:
«امروز روزى نیست که در خانه نشست و دعا خواند، روز مبارزه است. روزى است که دشمن به دین حمله مىکند و ما باید در مقابل بایستیم و من تا آخرین قطر? خونم مىایستم و شما هم باید به همه بگویید و در منابر به مردم برسانید که خطر دین را تهدید مىکند.
اگر ما کارى به دولت نداشته باشیم، آنها کار دارند. چنانکه من در آخرین جلسه ملاقات دکتر صدر ـ وزیر کشور ـ گفتم ما کارى به شما نداریم مشروط بر آنکه شما هم کارى به دین ما نداشته باشید. ولى نه، اینها کار دارند، منتها کمکم، امروز بهاییت را در ادارات راه مىدهند و با یهودىها ارتباط برقرار مىکنند و فردا مىگویند اصلاً دین باید از قانون الغا شود.
خطر به قدرى زیاد است که هرکس درک کند نمىتواند راحت بنشیند و علت اینکه اگر بعضى ساکت بودهاند [این است که] مطلب را نفهمیدند. چنانکه آقاى حکیم را نگذاشتند مطلب را درک کند و ساکت بود.
دولت نمىخواهد روحانیت قدرت داشته باشد و نمىخواهد در ایران [قدرت روحانیت] باشد و به همین دلیل بعد از مرگ بروجردى متوجه آقاى حکیم شدند. گرچه آقاى حکیم را [هم ]نمىخواستند اما مایل بودند که مرجع تقلید در نجف باشد که مزاحم کارشان نباشد؛ ولى نشد.
از گرفتن من سودى نبردند. چنانکه آقاى پاکروان گفته بود: گرفتن خمینى اشتباه بود، ما مىبایست ایادى او را قطع مىکردیم و الآن ایادى مرا قطع مىکنند و دارند تخم نفاق و بدبینى بین همه مىپاشند.
باید امروز متحد بود و من تصمیمى گرفتهام و آن این است که شما علماى ایران در شب یکشنبه جلسه داشته باشید و دور هم جمع شوید. من این کار را از قم [شروع] کردهام و تشکیل جلسه دادهام و نوشتهام که تمام علماى ایران در این شب جلسه داشته باشند و به کربلا و نجف هم نوشتهام. تا وقتى که تمام ایران و خارج در یک شب علماى آن اجتماعى داشته باشند، [در این صورت ]اولاً خیلى زود تصمیم مىگیرند و ثانیاً قدرت واحدى به وجود مىآورند و دستگاه متوجه خواهد بود که همه به یکدیگر همبستگى دارند...».
امام بر این باور بود که نشستهاى هفتگى روحانیان در سراسر کشور، مىتواند اتحاد، همبستگى و توانمندى سیاسى و ملى آنان را به نمایش بگذارد و رژیم شاه را از نظر روانى تحت تأثیر قرار دهد و در برابر قدرت، عظمت و وحدت کلمه روحانیان به عقبنشینى و یا دستکم به موضع انفعالى وادارد و از دنبال کردن توطئههاى اسلامزدایى و نقشههاى ضدمردمى که در دست اجرا دارد، باز دارد؛ لیکن برخى از جریانها و شرایط موجود این تاکتیک امام را تا پایهاى با ناکامى روبهرو مىکرد:
1ـ خوددارى سرسختانه برخى از مقامات برجسته روحانى در نشست هفتگى
به رغم تلاش پیگیر و دامنهدار امام در قم براى واداشتن همه شخصیتهاى روحانى به حضور در نشست هفتگى، آقاى حاج سید محمدرضا گلپایگانى، یکى از مراجع قم، از هرگونه همکارى با دیگر مراجع و علما و شرکت در گردهمایىها بشدت خوددارى ورزید و حاضر نشد حتى براى یک بار در نشست هفتگى علماى قم شرکت کند. در تهران نیز شخصیتهاى بزرگ روحانى مانند حاج سید احمد خوانسارى از هرگونه دیدار و نشستى با دیگر روحانیان دورى مىگزیدند. در دیگر مراکز، شهرها و شهرستانها نیز برخى از چهرههاى روحانى با عدم حضور در نشست هفتگى عالمان دینى، ناهماهنگى و اختلافنظر با دیگر مقامات روحانى را به نمایش مىگذاشتند و به طرح و برنامه امام ضربههاى سنگینى وارد مىکردند.
2ـ نقش ناهمگون، فریبکارانه و فرصتطلبانه
برخى از روحانیان که اصولاً به سیره و شیو? امام در مبارزه با رژیم شاه بىاعتقاد بودند، سیاست دوگانهاى را دنبال مىکردند؛ از یک سو دم از مبارزه مىزدند و از سوى دیگر در پشت پرده با برخى از مقامات دولتى و ساواک ملاقات و مذاکراتى داشتند. آقاى شریعتمدارى از این دسته بود که گاهى در نشست هفتگى حضور پیدا مىکرد و گاهى از شرکت در آن خوددارى مىورزید و با دنبال کردن طرح تأسیس «دارالتبلیغ» بدون آنکه آن را در نشست هفتگى با امام و دیگران در میان بگذارد، به تکروى و خودسرى ادامه مىداد و با طرح دارالتبلیغ مىتوان گفت هدفهاى بدلى را پى مىگرفت و جهت مبارزه را منحرف مىکرد؛ و حتى آنگاه که امام براى او پیام داد که در شب یکشنبه به خانه او خواهد رفت پاسخ داد: «به عنوان جلسه معذورم، ولى اگر قصد دیدار است تشریف بیاورند»! اینگونه سیاست ناهمگون در شکست برنامه امام و امیدوارى رژیم از عدم اتحاد و همبستگى میان مقامات روحانى نقش بسزایى داشت...
3ـ نقش مهرههاى نفوذى
روحانىنماهاى وابسته به ساواک که در برخى از نشستها و گردهمایىهاى هفتگى روحانیان حضور و نفوذ داشتند، نقش بسزایى در کاستن نگرانىهاى رژیم شاه ایفا مىکردند. البته شمار اینگونه نفوذىها در میان روحانیان کم بود و مىتوان گفت که از شمار انگشتان تجاوز نمىکرد. با وجود این، این عناصر نفوذى که در برخى از نشستها توانسته بودند راه پیدا کنند، مطالبى را که مطرح مىشد به ساواک انتقال مىدادند و دستگاه جاسوسى رژیم از این راه از برخى نشستها و گفتگوها کاملاً با خبر مىشد و درمىیافت که طرحى ریشهاى و برنامهاى اساسى در راه رویارویى با رژیم شاه در کار نیست و این نشستها غالباً بىهدف و بىانگیز? مشخص برگزار مىشود و برآیند چشمگیر و توفانبار به همراه ندارد.
با این وجود، کم نبود نشستهایى که عناصر فریبکار و خودسر و عوامل نفوذى، در آن راه نداشتند و مقامات روحانى یکدست و هدفمند در راه پیشبرد آرمانهاى امام به گردهمایى هفتگى مىپرداختند و کوشش داشتند دیدگاهها و اهداف خود را با حوزه قم و ایدهها و انگیزههاى امام هماهنگ کنند و با برقرارى ارتباط نزدیک و مستقیم با امام، مطالب و مسائلى را که در نشستهاى هفتگى مطرح مىشد، با او در میان گذارند و از او رهنمود بگیرند.
علماى برخى از شهرستانها براى ایجاد همبستگى و هماهنگى بیشتر و حضور منظم و مستمر در گردهمایىهاى شبهاى یکشنبه و تداوم آن به نوشتن قرارداد و امضاى آن دست زدند و اظهار امیدوارى کرده بودند که:«... این اجتماع مقدس در کلیه شبهاى یکشنبه با صمیمیت هرچه بیشتر و بدون وقفه ادامه یابد...»
(* تصویر سند در عکس مرتبط آمده است)
برخى از علماى شهرستانها طى نامههایى به امام، از نشستها و گردهمایىهاى هفتگى خود در شبهاى یکشنبه گزارشاتى به امام مىدادند و آمادگى خود را براى اجراى راهنمایىها و رهنمودهاى او اعلام مىکردند. امام نیز در برابر، با فرستادن پاسخ، از همکارى علماى بلاد در تشکیل نشست هفتگى قدردانى مىکرد و به آنان رهنمود مىداد.
رژیم شاه به رغم ناهماهنگىها و ناسازگارىهایى که در میان روحانیان دیده مىشد، از نشستها و گردهمایىهاى آنان احساس خطر و نگرانى مىکرد، زیرا مىدانست که اینگونه نشستها در درازمدت مىتواند مای? نزدیکى دلها، همصدایى، تفاهم و توافق شود و سدى بنیادى در برابر مطامع استعمار و دستنشاندگان آنان در ایران پدید آورد؛ از این رو ساواک، دربار و دیگر مراکز قدرت دست به کار شدند تا آنجا که توان دارند با ارعاب و تهدید و وعده و وعید، روحانیان را از نشست هفتگى باز دارند و طرح امام را با شکست روبهرو کنند و سرانجام در پى تبعید امام به ترکیه در تاریخ 13 آبان 1343 و برقرارى خفقان بیشتر در سراسر کشور و تعقیب و بازداشت بسیارى از مقامات روحانى، راه تشکیل هرگونه نشست و گردهمایى میان روحانیان جز به شکل زیرزمینى و پنهانى بکلى بسته شد و این طرح از تداوم و گسترش بازماند.
نخستین نشست امام با علماى قم به صورت رسمى در شب یکشنبه 20/3/43 برگزار شد و آخرین آن در شب یکشنبه 10/8/43 (سه شب پیش از دستگیرى و تبعید امام) تشکیل گردید. در آخرین نشست امام با روحانیان قم آقایان: نجفى، شیخ مرتضى حائرى یزدى و آملى حضور داشتند و آقاى شریعتمدارى رسماً اعلام کرد که دیگر در اینگونه نشستها شرکت نمىکند.
نهضت امام خمین، سیدحمید روحانی، جلد 1، صص 967-973